فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Matron

ˈmeɪtrən ˈmeɪtrən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زن خانه‌دار، کدبانو، بانو، زن شوهردار، مدیره، سرپرستار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد matron

  1. noun woman
    Synonyms:
    wife mother lady dame matriarch biddy housekeeper administrator superintendent housemother dowager grande dame
    Antonyms:
    patron

ارجاع به لغت matron

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matron» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/matron

لغات نزدیک matron

پیشنهاد بهبود معانی