امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Biddy

ˈbɪdi ˈbɪdi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کلفت، متصدی نظافت خانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد biddy

  1. noun An ugly, frightening old woman
    Synonyms:
    beldam crone hag chick hen witch trot jane peahen she-bear she-lion

ارجاع به لغت biddy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «biddy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/biddy

لغات نزدیک biddy

پیشنهاد بهبود معانی