Hag

hæɡ hæɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عجوزه، ساحره، مه سفید، حصار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hag

  1. noun biddy
    Synonyms:
    witch shrew vixen crone harridan beldam virago termagant harpy fury jezebel Medusa gorgon fishwife ogress bag battle-ax s lattern sorceress

ارجاع به لغت hag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hag

لغات نزدیک hag

پیشنهاد بهبود معانی