با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Harpy

ˈhɑːrpi ˈhɑːpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (افسانه) جانوری که تن و رخسار زن و بال و چنگال مرغ را داشته، آدم درنده‌خو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد harpy

  1. noun a shrewish woman
    Synonyms: shrew, virago, nag, Xanthippe, hag, vixen
  2. noun a greedy person
    Synonyms: swindler, shark, loan shark, Shylock

ارجاع به لغت harpy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «harpy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harpy

لغات نزدیک harpy

پیشنهاد بهبود معانی