آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ اسفند ۱۴۰۲

    Shrew

    ʃruː ʃruː

    گذشته‌ی ساده:

    shrewed

    سوم‌شخص مفرد:

    shrews

    وجه وصفی حال:

    shrewing

    توضیحات:

    همچنین می‌توان از shrewmouse به‌ جای shrew استفاده کرد.

    معنی shrew | جمله با shrew

    noun countable

    جانورشناسی حشره‌خوار (پستانداری کوچک و شبیه به موش کور)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    I saw a tiny shrew darting through the tall grass in our backyard.

    حشره‌خوار کوچکی را دیدم که از میان چمن‌های بلند حیاط‌خلوت‌ ما عبور می‌کند.

    The cat pounced on the shrew and swiftly caught it in its mouth.

    گربه به حشره‌خوار حمله کرد و به‌سرعت آن را در دهانش گرفت.

    noun countable

    قدیمی (زن) غرغرو، ستیزه‌جو، بدخلق، پتیاره، سلیطه، آکله

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The shrew at the grocery store berated the cashier for a minor mistake.

    زن بدخلق در فروشگاه مواد غذایی صندوقدار را به‎خاطر اشتباهی جزئی مورد سرزنش قرار داد.

    My neighbor is known as the neighborhood shrew due to her constant nagging and complaints.

    همسایه‌ام به‌خاطر نق زدن‌ها و شکایت‌های همیشگی‌اش به غرغروی محله معروف است.

    verb - transitive

    فحش دادن، دشنام دادن، ناسزا گفتن، نفرین کردن، لعنت فرستادن

    She shrewed a curse at him for betraying her trust.

    او را به‌خاطر خیانت به اعتمادش نفرین کرد.

    The angry driver shrewed curses at the other car for cutting him off.

    راننده‌ی عصبانی ماشین دیگر را به‌خاطر بستن راهش دشنام داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shrew

    1. noun mean lady
      Synonyms:
      bitch vixen nag scold hussy termagant harpy virago fishwife wench biddy dragon hell cat spitfire she-devil tigress fury amazon harridan she-wolf hellion madcap old biddy backbiter carper detractor fire-eater muckraker reviler siren calumniator ogress vituperator porcupine

    سوال‌های رایج shrew

    گذشته‌ی ساده shrew چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده shrew در زبان انگلیسی shrewed است.

    وجه وصفی حال shrew چی میشه؟

    وجه وصفی حال shrew در زبان انگلیسی shrewing است.

    سوم‌شخص مفرد shrew چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد shrew در زبان انگلیسی shrews است.

    ارجاع به لغت shrew

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shrew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shrew

    لغات نزدیک shrew

    • - shredder
    • - shreveport
    • - shrew
    • - shrewd
    • - shrewdie
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.