آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Fishwife

ˈfɪʃwaɪf ˈfɪʃwaɪf ˈfɪʃwaɪf

معنی fishwife

noun

زن ماهی‌فروش، (مجازاً) زن بدزبان، زن سلیطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fishwife

  1. noun someone who sells fish
    Synonyms:
  1. noun a person, traditionally a woman, who persistently nags or criticizes

ارجاع به لغت fishwife

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fishwife» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fishwife

لغات نزدیک fishwife

پیشنهاد بهبود معانی