شکل جمع:
viragosهمچنین در حالت جمع میتوان از viragoes بهجای viragos استفاده کرد.
قدیمی زن سلیطه، زن پتیاره، زن بددهن، زن دریده، زن بیحیا، زن لجاره، زن بیشرم
Despite her reputation as a virago, she had a kind heart beneath her tough exterior.
علیرغم شهرتش بهعنوان زنی سلیطه، او در زیر ظاهر خشنش قلب مهربانی داشت.
Many avoided the virago, fearing her sharp tongue and quick temper.
بسیاری از مواجه با زن پتیاره اجتناب میکردند، زیرا از زبان تند و تندخویی او ترس داشتند.
قدیمی شیرزن، زن بیباک، زن دلیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Shahab referred to her as a virago, a fierce woman unafraid to speak her mind.
شهاب از او بهعنوان شیرزن یاد کرد؛ زنی بیباک که از ابراز نظراتش ترسی ندارد.
The novel's heroine was a true virago, defying societal norms with her strength.
قهرمان این رمان شیرزنی واقعی بود که با قدرت خود هنجارهای اجتماعی را به چالش میکشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «virago» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/virago