شکل جمع:
viralsخبرساز (چیزی که بهسرعت در فضای اجتماعی منتشر و شناخته میشود)
The viral post generated thousands of likes and shares.
این پست خبرساز هزاران لایک و اشتراکگذاری داشت.
The viral news took the internet by storm.
این آوازههای خبرساز در اینترنت طوفان به پا کرد.
ویروسی، وابسته به ویروس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The viral outbreak caused widespread panic.
شیوع ویروس باعث وحشت همگانی شد.
The viral outbreak spread rapidly throughout the city.
شیوع ویروس بهسرعت در سراسر شهر گسترش یافت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «viral» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/viral