میتینگ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تجمع، گردهمایی، تظاهرات

فونتیک فارسی

miting
اسم
rally, meeting, convention, gathering, demonstration

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- میتینگ تا شب طول کشید.

- The meeting extended late into the night.

- در جلسه‌ی دیروز شرکت نکرد.

- He did not attend the meeting yesterday.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد میتینگ

ارجاع به لغت میتینگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میتینگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/میتینگ

لغات نزدیک میتینگ

پیشنهاد بهبود معانی