فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

میتینگ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تجمع، گردهمایی، تظاهرات
  • فونتیک فارسی

    miting
  • اسم
    rally, meeting, convention, gathering, demonstration
    • - میتینگ تا شب طول کشید.

    • - The meeting extended late into the night.
    • - در جلسه‌ی دیروز شرکت نکرد.

    • - He did not attend the meeting yesterday.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد میتینگ

ارجاع به لغت میتینگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میتینگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/میتینگ

لغات نزدیک میتینگ

پیشنهاد بهبود معانی