آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تظاهرات به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم جمع
فونتیک فارسی / tazaahoraat /

rally, demonstration, sit-in, group protest, march

rally

demonstration

sit-in

group protest

march

راهپیمایی اعتراض‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

تظاهرات کارگران به خشونت انجامید.

The workers' demonstration ended in violence.

او در تظاهرات شرکت کرد.

He took part in the demonstration.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تظاهرات

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
میتینگ راه‌پیمایی‌اعتراض‌آمیز راه‌پیمایی اعتراض سیاسی

ارجاع به لغت تظاهرات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تظاهرات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تظاهرات

لغات نزدیک تظاهرات

پیشنهاد بهبود معانی