rally, meeting, convention, gathering, demonstration
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
میتینگ تا شب طول کشید.
The meeting extended late into the night.
در جلسهی دیروز شرکت نکرد.
He did not attend the meeting yesterday.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «میتینگ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میتینگ