آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

گردهمایی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / gerdehamaayi /

gathering, meeting, conference, congregation, assembly, assemblage, congress, muster, forum, huddle, talk, meet, symposium, convention, parley, sitting, colloquium, session, coven, convocation, turnout

gathering

meeting

conference

congregation

assembly

assemblage

congress

muster

forum

huddle

talk

meet

symposium

convention

parley

sitting

colloquium

session

coven

convocation

turnout

ملاقات، جلسه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او نیز در آن گردهمایی حضور داشت.

she was also present in that gathering

گردهمایی سالیانه‌ی ویژه‌گران (متخصصان) قلب

the yearly convention of heart specialist

نمونه‌جمله‌های بیشتر

گردهمایی کردن

to assemble, to meet, to gather in a convention or conference

برای گردهمایی تعیین وقت کردن

to appoint a time for the meeting

رئیس جلسه گردهمایی دیگری را اعلام کرد.

The chairman called another meeting.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گردهمایی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت گردهمایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گردهمایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گردهمایی

لغات نزدیک گردهمایی

پیشنهاد بهبود معانی