آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

جلسه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jal[a]se /

session, sitting, meeting, gathering, assembling, convention, assembly, hearing, consistory

session

sitting

meeting

gathering

assembling

convention

assembly

hearing

consistory

گردهمایی، نشست، مجلس، مجمع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

جلسه یا سند بسیار سری

a top-secret meeting or document

در جلسه به نحو احسن رفتار کرد.

She acquitted herself well in the meeting.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

پس از نطق او در جلسه غوغا به پا شد.

After his speech, the meeting became a bedlam.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جلسه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت جلسه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جلسه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جلسه

لغات نزدیک جلسه

پیشنهاد بهبود معانی