۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

انجمن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / anjoman /

society, club, league, council, board, brotherhood, fraternity, assembly, fellowship, guild, association

گروه، جرگه

او هم عضو انجمن ما شد

she too became a member of our society

انجمن ماهی دو بار جلسه تشکیل می‌دهد

the council meets twice a month

اسم
فونتیک فارسی / anjoman /

congregation, assembly, meeting, gathering, assemblage

جلسه، نشست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

ماه پیش انجمن تشکیل نشد

last month the gathering did not take place

(سعدی) سخنی در نهان نباید گفت / که در انجمن نشاید گفت

what cannot be said in an open assembly / shouldn't be said in private

اسم
فونتیک فارسی / anjoman /

meeting place, council chamber, club, assembly room, assembly building, association building, society, clubhouse

محل انجمن

انجمن در یک ساختمان بلند قرار دارد

the council is housed in a tall building

آنها در انجمن حضور نداشتند

they were not present at the assembly

tong

چین

sisterhood

چین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انجمن

  1. مترادف:
    باشگاه جماعت جمعیت حلقه دایره کانون کمیته کمیسیون گروه مجتمع مجلس مجمع محفل معشر ملاء ندوه نشست

ارجاع به لغت انجمن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انجمن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انجمن

لغات نزدیک انجمن

پیشنهاد بهبود معانی