آخرین به‌روزرسانی:

انجمن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گروه، جرگه

فونتیک فارسی

anjoman
اسم

society, club, league, council, board, brotherhood, fraternity, assembly, fellowship, guild, association

او هم عضو انجمن ما شد

she too became a member of our society

انجمن ماهی دو بار جلسه تشکیل می‌دهد

the council meets twice a month

جلسه، نشست

فونتیک فارسی

anjoman
اسم

congregation, assembly, meeting, gathering, assemblage

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

ماه پیش انجمن تشکیل نشد

last month the gathering did not take place

(سعدی) سخنی در نهان نباید گفت / که در انجمن نشاید گفت

what cannot be said in an open assembly / shouldn't be said in private

محل انجمن

فونتیک فارسی

anjoman
اسم

meeting place, council chamber, club, assembly room, assembly building, association building, society, clubhouse

انجمن در یک ساختمان بلند قرار دارد

the council is housed in a tall building

آنها در انجمن حضور نداشتند

they were not present at the assembly

چین

tong

sisterhood

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انجمن

  1. مترادف:
    باشگاه جماعت جمعیت حلقه دایره کانون کمیته کمیسیون گروه مجتمع مجلس مجمع محفل معشر ملاء ندوه نشست

ارجاع به لغت انجمن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انجمن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انجمن

لغات نزدیک انجمن

پیشنهاد بهبود معانی