آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

جمعیت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jam'iyyat /

crowd, multitude, population, throng, number, brigade, mob, group, many, press, flock, rout

crowd

multitude

population

throng

number

brigade

mob

group

many

press

flock

rout

گروه بزرگی از مردم

در میان جمعیت خشم‌آلود ایستادم و آن‌ها را به آرامش دعوت کردم.

I stood amidst the angry crowd and asked them to be calm.

تهران بزرگ بیش از ۱۵ میلیون جمعیت دارد.

Greater Tehran has a population of over 15 million.

اسم
فونتیک فارسی / jam'iyyat /

association, guild, union, society, fellowship, institute, club

association

guild

union

society

fellowship

institute

club

انجمن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

جمعیت از کسب‌وکارهای محلی حمایت می‌کند.

The association provides support to local businesses.

او به جمعیت پیوست تا با حرفه‌ای‌های رشته‌اش ارتباط برقرار کند.

He joined the guild to connect with professionals in his field.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جمعیت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت جمعیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جمعیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جمعیت

لغات نزدیک جمعیت

پیشنهاد بهبود معانی