آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱

    باند به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / baand /

    gang, band, clique, group, cohort, faction

    gang

    band

    clique

    group

    cohort

    faction

    گروهی با هدف معین

    باند موسیقی‌نوازان جاز

    a jazz musician's band

    رئیس باند دزدان دستگیر شد.

    the chief of a band of thieves was caught

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    در اداره ما هریک از رئیس‌ها باند خودش را دارد.

    in our office, each of the bosses has formed his own clique

    او هم جزء باند اکبر آقاست.

    he too belongs to Akbar Agha's clique

    باند بازی کردن

    to form cliques or faction, to factionalize

    باند تبهکاران

    a gang of criminals

    اسم
    فونتیک فارسی / baand /

    bandage, dressing, band-aid

    bandage

    dressing

    band-aid

    نوار زخم‌بندی، تنزیب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    باند روی زخم باید عوض شود.

    the bandage on my wound has to be changed

    اسم
    فونتیک فارسی / baand /

    band, channel

    band

    channel

    موج رادیو

    باند گزین

    band selector

    پهنای باند

    bandwidth

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    گستره‌ی باند

    band-spread

    اسم
    فونتیک فارسی / baand /

    lane

    lane

    مسیر موازی خودروها در جاده که با خط سفید مشخص می‌شود

    رانندگان باید در داخل باند حرکت کنند نه روی خط آن!

    drivers must drive inside the lane, not on the lines marking it!

    هنگام عوض کردن باند با چراغ چشمک‌زن علامت بدهید.

    when you want to change lanes, you must signal with your blinkers

    اسم
    فونتیک فارسی / baand /

    runway, tarmac, airstrip

    runway

    tarmac

    airstrip

    مسیر یا جاده‌ی هواپیماها در فرودگاه

    هواپیما مدت زیادی روی باند حرکت کرد

    the airplane taxied on the runway for a long time

    اسم
    فونتیک فارسی / baand /

    loudspeaker

    loudspeaker

    بلندگو

    in-group

    in-group

    در اداره و غیره
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد باند

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    جماعت جمعیت جوخه حزب دسته گروه هیئت
    مترادف:
    خط سیر گذرگاه
    مترادف:
    فرودگاه مطار
    مترادف:
    نوار رشته لفافه
    مترادف:
    موج ‌رادیو طول موج
    مترادف:
    هریک از بلندگوهای ‌سیستم صوتی یا تصویری

    ارجاع به لغت باند

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «باند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باند

    لغات نزدیک باند

    • - بانجو
    • - بانجو نواز
    • - باند
    • - باند تبهکاران
    • - باند خصوصی رادیو
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.