convention, promise, bond, covenant, agreement, contract, compact, pact, treaty, alliance
convention
promise
bond
covenant
agreement
contract
compact
pact
treaty
alliance
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
امیدوارم بر میثاقش وفادار باشد.
I hope he will keep his promise.
میثاق صلح
peace agreement
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «میثاق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میثاق