آخرین به‌روزرسانی:

زال به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / zaal /

albino

فرد فاقد رنگدانه‌های عادی

بسیاری از افراد زال به‌دلیل حساسیت به نور خورشید با چالش‌هایی مواجه هستند.

Many albino individuals face challenges due to their sensitivity to sunlight.

حیوانات زال به‌دلیل کمبود رنگدانه‌ها، ظاهری منحصربه‌فرد دارند.

Albino animals often have a unique appearance due to their lack of pigmentation.

صفت
فونتیک فارسی / zaal /

ادبی (very) old, aged

سالمند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مرد زال قصه‌هایی از جوانی‌اش را در کنار آتش بازگو کرد.

The old man shared tales of his youth by the fire.

نویسندگان زال معمولاً تجربه‌های زیادی برای به اشتراک گذاشتن دارند.

Aged authors often have a wealth of experience to share.

اسم خاص
فونتیک فارسی / zaal /

Zaal (Rustam's father)

پدر رستم

رستم شجاعتش را از پدرش زال به ارث برد.

Rustam inherited his bravery from his father, Zaal.

زال در نبردهای حماسی زمان خود نقش حیاتی داشت.

Zaal played a crucial role in the epic battles of his time.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زال

  1. مترادف:
    سالخورده سالدیده سالمند سپیدمو کهنسال مسن
    متضاد:
    جوان

ارجاع به لغت زال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زال

لغات نزدیک زال

پیشنهاد بهبود معانی