senile, aged, decrepit
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عامیانه golden ager, oldster
شکل درست و معیار این واژه «سالخورده» است. «سالخورده» صفتی است به معنای پیر، کهنسال، کسی که سالهای زیادی از عمرش گذشته است. این واژه از ترکیب «سال» و «خورده» (در معنای سپریشده یا طیشده) ساخته شده است. مثال: مردی سالخورده با عصا وارد شد. | احترام به سالخوردگان از نشانههای فرهنگ است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سالخورده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سالخورده