۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

کهنسال به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / kohansaal /

old, hoary, ancient, aged, antediluvian, senior

پیر، سالخورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

درختی کهنسال

an old tree

جغد روی شاخه‌ی درخت بلوط کهنسال نشست.

The owl perched on the branch of the old oak tree.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

حیف است این درخت کهنسال را قطع کنیم.

it is a pity if we cut this old tree down

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کهنسال

  1. مترادف:
    پیر جاافتاده زال سالخورده سالمند شیخ فرتوت قدیمی کلان‌سال مسن معمر
    متضاد:
    جوان خردسال

ارجاع به لغت کهنسال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کهنسال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کهنسال

لغات نزدیک کهنسال

پیشنهاد بهبود معانی