old, hoary, ancient, aged, antediluvian, senior
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
درختی کهنسال
an old tree
جغد روی شاخهی درخت بلوط کهنسال نشست.
The owl perched on the branch of the old oak tree.
حیف است این درخت کهنسال را قطع کنیم.
it is a pity if we cut this old tree down
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کهنسال» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کهنسال