آخرین به‌روزرسانی:

پیر به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

pir

old, age, [n.] old person, nestor, old counsellor, saint

عامیانه old-timer, oldster

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیر

  1. مترادف:
    جاافتاده سالخورده سالدیده سالمند کهنسال مسن معمر
    متضاد:
    برنا جوان
  1. مترادف:
    پاتال فرتوت ناتوان
    متضاد:
    مرید
  1. مترادف:
    ابدال اوتاد خضر شیخ قدیس قطب مراد مرشد
  1. مترادف:
    پیشوا قاید

ارجاع به لغت پیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیر

لغات نزدیک پیر

پیشنهاد بهبود معانی