فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

جوان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

انسان برنا و نورسته

فونتیک فارسی

javaan
اسم صفت

young, young woman, young man, youthful, junior, youngster, juvenile, youth, youngling

اکثر مردمی که حضور داشتند، جوان بودند.

Most of the people in attendance were young.

این جوان دوراندیش نیست.

This youth is shortsighted.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

جوان که بودم اشتهایم زیاد بود.

When I was young, I had a big appetite.

عامیانه spring chicken

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جوان

  1. مترادف:
    برنا شاب غلام کودک نوباوه نوجوان نوچه نورسته
    متضاد:
    پیر

ارجاع به لغت جوان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جوان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جوان

لغات نزدیک جوان

پیشنهاد بهبود معانی