young, young woman, young man, youthful, junior, youngster, juvenile, youth, youngling
اکثر مردمی که حضور داشتند، جوان بودند.
Most of the people in attendance were young.
این جوان دوراندیش نیست.
This youth is shortsighted.
جوان که بودم اشتهایم زیاد بود.
When I was young, I had a big appetite.
کلمهی «جوان» در زبان انگلیسی به young یا به صورت اسمی به young person ترجمه میشود.
«جوان» به دورهای از زندگی گفته میشود که انسان پس از نوجوانی وارد آن میشود و پیش از میانسالی در آن قرار دارد. این دوره معمولاً با انرژی بالا، امید به آینده، آرزوهای بزرگ، و جستوجوی هویت همراه است. جوانی، زمانی است برای کشف تواناییها، تجربهی استقلال، و شکلدادن به مسیر زندگی. در بسیاری از فرهنگها، جوانی نماد نیروی تازه، پویایی، و امکانهای بیپایان است.
از لحاظ بیولوژیکی، جوانی با رشد کامل جسم و قویترین مرحلهی فیزیکی انسان همراه است. در همین حال، ذهن در حال یادگیری، شککردن، آزمودن و ساختن باورها و ارزشهاست. بسیاری از تصمیمهای سرنوشتساز مانند انتخاب رشته تحصیلی، شغل، شریک زندگی، و محل زندگی در این دوره گرفته میشود، که همین مسئله جوانی را به مرحلهای حساس و پراهمیت بدل میکند.
جوانان در جامعه نقش مهمی ایفا میکنند. آنها محرک نوآوری، تغییر و تحولاند و میتوانند صدای خواستههای جدید و رو به آینده باشند. سیاستگذاران، آموزشوپرورش و رسانهها همواره سعی میکنند به نیازهای نسل جوان پاسخ دهند، چرا که این نسل، آیندهی یک ملت را رقم میزند. در عین حال، جوانی میتواند با چالشهایی مانند فشار اجتماعی، بحران هویت، بیکاری یا نداشتن منابع کافی برای رشد نیز همراه باشد.
در ادبیات، هنر و سینما، جوانی اغلب با شور، عشق، شورش، و حتی تراژدی همراه است. بسیاری از داستانهای جاودانه دربارهی تضاد میان رؤیاهای جوانی و واقعیتهای زندگی نوشته شدهاند. اما با همهی افتوخیزهایش، جوانی یکی از درخشانترین و پراحساسترین فصلهای زندگی است؛ فصلی که گرچه زود میگذرد، اما رد پایش تا همیشه در ذهن و قلب انسان باقی میماند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جوان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جوان