فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پیدایش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ظهور

فونتیک فارسی

peydaayesh
اسم

emergence, appearance, genesis, coming to existence, occurrence, rise, arising, advent, birth

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

پیدایش ابر سیاه نشانه‌ی باران است.

The appearance of dark clouds is a sign of rain.

پیدایش مرد دوسر همه را بهت‌زده کرد.

The appearance of the two-headed man filled everyone with astonishment.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

پیدایش و اضمحلال یک امپراطوری

the rise and fall of an empire

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیدایش

  1. مترادف:
    احداث ایجاد بروز پیدایی تکون تکوین طلوع ظهور وقوع

ارجاع به لغت پیدایش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیدایش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیدایش

لغات نزدیک پیدایش

پیشنهاد بهبود معانی