آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

طلوع به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / 'toloo /

dawn, rise, rising, the appearance on the horizon of a star or planet, ascent

dawn

rise

rising

the appearance on the horizon of a star or planet

ascent

دمیدن

این ستاره طلوع غروبگاهی دارد.

The star has an acronychal rising.

ساعت زنگ‌دار قبل از طلوع آفتاب او را بیدار کرد.

The alarm clock woke him up before sunrise.

اسم
فونتیک فارسی / 'toloo /

مجازی appearance, arrival, advent, emergence, debut, shining

appearance

arrival

advent

emergence

debut

shining

پیدایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

طلوع تکنولوژی جدید شیوه‌ی زندگی کردنمان را متحول کرده است.

The emergence of new technology has revolutionized the way we live.

طلوع ناگهانی

the sudden emergence

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طلوع

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت طلوع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طلوع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طلوع

لغات نزدیک طلوع

پیشنهاد بهبود معانی