شکل جمع:
femalesزنانه، زن، دخترانه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
This music has been composed for female voices.
این موسیقی برای آواز زنانه تدوین شده است.
They are working to support female entrepreneurs.
آنها برای حمایت از کارآفرینان زن فعالیت میکنند.
The female members of the audience stood up.
زنان حاضر در جلسه برخاستند.
a female pilot
خلبان زن
ماده، مؤنث
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This species has more colorful males than females.
در این گونه، نرها رنگارنگتر از مادهها هستند.
They studied the behavior of female birds during nesting.
آنها رفتار پرندگان مؤنث را هنگام لانهسازی بررسی کردند.
Female birds lay eggs.
پرندگان ماده تخم میگذارند.
female donkey
ماچه الاغ
a female dog
سگ لاس، ماده سگ
ماده (گیاه)
The gardener identified the female vines and removed the male ones.
باغبان تاکهای ماده را شناسایی کرد و تاکهای نر را حذف کرد.
Pollination must occur for the female parts of the plant to develop fruit.
برای اینکه بخشهای مادهی گیاه به میوه تبدیل شوند، باید گردهافشانی صورت گیرد.
مادگی (قسمتی از ابزار الکترونیک که سوراخ دارد و قسمت «نری» داخل آن قرار میگیرد)
Always make sure the female and male parts are compatible before connecting them.
همیشه قبلاز اتصال، از سازگار بودن قطعات مادگی و نری اطمینان حاصل کنید.
You need a female USB port to connect this device.
برای اتصال این دستگاه به پورت USB مادگی نیاز دارید.
a female plug
دوشاخهی ماده
female thread
رزوهی داخلی
ماده (حیوان)
The largest female in the pack leads the hunt.
بزرگترین ماده در گله، رهبری شکار را بر عهده دارد.
The female lays eggs once a year.
ماده سالی یک بار تخم میگذارد.
زن، دختر، خانم
The room was full of well-dressed females.
اتاق پر از زنان خوشلباس بود.
All of the professors are female.
همهی استادان زن هستند.
نقش اول زن (naghsh-e avval-e zan), بازیگر نقش اول زن (baazigar-e naghsh-e avval-e zan)
کلمهی «female» در زبان فارسی به «زن»، «زنانه» یا «مونث» ترجمه میشود.
واژهی «female» به جنسیت اشاره دارد و معمولاً برای توصیف افراد، حیوانات یا اشیایی به کار میرود که ویژگیهای زنانه یا مونث دارند. این کلمه در علوم زیستی، جامعهشناسی، زبانشناسی و فرهنگهای مختلف کاربردهای گستردهای دارد.
از نظر زیستشناسی، «female» به فرد یا موجودی گفته میشود که دستگاه تولید مثل زنانه دارد و قادر به تولید سلولهای تخمک است. این جنسیت نقشی اساسی در فرایند تولید مثل دارد و ویژگیهای فیزیولوژیکی خاصی مانند هورمونها، ساختارهای بدنی و توانایی بارداری را شامل میشود. در حیوانات نیز همین تعریف صادق است و تشخیص جنس مونث اهمیت زیادی در رفتارشناسی و تکثیر گونهها دارد.
در زبانشناسی، «female» به عنوان صفت برای توصیف اسمهایی به کار میرود که جنس مونث دارند. همچنین، در برخی زبانها تفاوت جنسیتی در واژگان و ضمایر وجود دارد که «female» مشخص کنندهی این جنسیت است. برای مثال، در زبان انگلیسی، ضمایر «she» و «her» برای اشاره به مونثها استفاده میشود.
از نظر فرهنگی و اجتماعی، «female» به گروهی از افراد جامعه اشاره دارد که بر اساس ویژگیهای جنسیتی و نقشهای اجتماعی به عنوان زنان شناخته میشوند. نقشها، انتظارات و حقوق مربوط به زنان در جوامع مختلف متنوع است و موضوعات مرتبط با حقوق زنان، برابری جنسیتی و فرصتهای برابر همیشه مورد توجه بوده است. مفاهیمی چون زنانهگی، هویت جنسی و تبعیضهای جنسیتی نیز در این حوزه مطرح میشوند.
«female» کلمهای است که هم به بعد بیولوژیکی و هم به بعد اجتماعی جنسیت اشاره دارد. فهم درست این واژه و کاربردهای آن کمک میکند تا مسائل زیستی، زبانی و اجتماعی مرتبط با جنسیت بهتر درک و مطرح شوند.
شکل جمع female در زبان انگلیسی females است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «female» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/female