شکل جمع:
shesاو (مونث)، دختر، زن، حیوان ماده
She is my daughter.
او دختر من است.
You are the cruelest she alive.
تو ستمگرترین زن دنیا هستی.(شکسپیر)
Our cat is a she.
گربهی ما ماده است.
Our cat was pregnant and she gave birth yesterday.
گربهی ما آبستن بود و دیروز زایید.
او (با جنسیت نامشخص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She wrote a letter to her brother.
او به برادرش نامه نوشت.
She loves to read books every evening.
او عاشق خواندن کتاب شبانه است.
(انگلیس - عامیانه - توهین آمیز) او آبستن است
how dare you (he, she, etc.) !
چطور به خودت (خودش و غیره) اجازه میدهی !
خدا او را بیامرزد، الهی قرین آرامش ابدی بشود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «she» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/she