آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Maternal

məˈtɜrːnl məˈtɜːnl

معنی maternal | جمله با maternal

adjective

مادری، مادروار، مادرانه، امی، از مادر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She looked at her students with maternal affection.

با محبت مادرانه‌ای به شاگردان خود نگاه می‌کرد.

My maternal grandfather was named David.

پدربزرگ مادری من دیوید نام داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

English is their maternal language.

انگلیسی زبان مادری آنان است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد maternal

  1. adjective motherly
    Antonyms:

ارجاع به لغت maternal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maternal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maternal

لغات نزدیک maternal

پیشنهاد بهبود معانی