شکل جمع:
maternitiesمادری، زایشگاه، وابسته به زایمان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the maternity ward of a hospital
بخش زایمان بیمارستان
maternity dress
پیراهن آبستنی
maternity leave
مرخصی آبستنی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «maternity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maternity