گذشتهی ساده:
affectionatedشکل سوم:
affectionatedسومشخص مفرد:
affectionatesوجه وصفی حال:
affectionatingصفت تفضیلی:
more affectionateصفت عالی:
most affectionateمهربان، خونگرم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They were an affectionate couple.
آنها زوج مهربانی بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «affectionate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/affectionate