زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Affectionate

əˈfekʃnət əˈfekʃnət

صفت تفضیلی:

more affectionate

صفت عالی:

most affectionate

معنی affectionate | جمله با affectionate

adjective C2

مهربان، بامحبت، محبت‌آمیز، پرعاطفه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

They were an affectionate couple.

آن‌ها زوج مهربانی بودند.

The dog is very affectionate and follows its owner everywhere.

این سگ بسیار با محبت است و همه جا دنبال صاحبش می‌رود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد affectionate

  1. adjective having or showing fondness
    Synonyms:
    loving fond caring dear friendly warm tender attached devoted sympathetic warmhearted partial doting lovey-dovey mushy soft on all over huggy crazy over nutty about
    Antonyms:
    disliking cold cool antagonistic undemonstrative

سوال‌های رایج affectionate

صفت تفضیلی affectionate چی میشه؟

صفت تفضیلی affectionate در زبان انگلیسی more affectionate است.

صفت عالی affectionate چی میشه؟

صفت عالی affectionate در زبان انگلیسی most affectionate است.

ارجاع به لغت affectionate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affectionate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/affectionate

لغات نزدیک affectionate

پیشنهاد بهبود معانی