آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Dear

dɪr dɪə

شکل جمع:

dears

صفت تفضیلی:

dearer

صفت عالی:

dearest

معنی dear | جمله با dear

adjective B2

عزیز، گرامی، دوست‌داشتنی، محبوب، نازنین

My mother was very dear to me.

مادرم برایم خیلی عزیز بود.

The students listened attentively to their dear teacher's words of wisdom.

دانشجویان با دقت به سخنان حکیمانه‌ی استاد عزیزشان گوش کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Morteza is my dearest friend.

مرتضی عزیزترین دوست من است.

Dear friends, welcome!

دوستان گرامی، خوش آمدید!

adjective A1

عزیز، ارجمند، گرامی، محترم (در آغاز نامه و ایمیل و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Dear Mr. Anderson,

آقای اندرسون عزیز

Dear Professor Johnson,

پروفسور جانسون ارجمند

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Dear friend ...

دوست گرامی ...

dear sir

آقای محترم

adjective

انگلیسی بریتانیایی گران (کالا و غیره)

The cost of living is very dear.

هزینه‌ی زندگی بسیار گران است.

Recently meat has become dearer.

گوشت تازگی گران‌تر شده است.

exclamation interjection informal A2

ای وای، وای، خدای من (در بیان خشم و ناامیدی و اندوه و تعجب و غیره)

Oh dear, did you fall again?

وای، دوباره افتادی!

Dear! I can't believe you forgot my birthday again!

ای وای! باورم نمی‌شه دوباره تولدم رو فراموش کردی!

noun countable informal

آدم عزیز، آدم دوست‌داشتنی، آدم نازنین

I'm happy to have such dears in my life.

از داشتن چنین آدم‌های عزیزی در زندگی‌ام خوشحالم.

"The dear arrived with a tray of freshly baked cookies."

این آدم نازنین با یک سینی شیرینی تازه‌پخته‌شده وارد شد.

adverb

انگلیسی بریتانیایی گران، به قیمت گران

The antique vase was priced dear.

گلدان عتیقه قیمتش گران بود.

She purchased the exquisite jewelry dear.

او جواهرات نفیس را گران خرید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The rare painting was sold dear.

تابلوی کمیاب به قیمت گران فروخته شد.

adjective

شدید

The dear pain in his knee made it hard for him to walk up the stairs.

درد شدید زانویش بالا رفتن از پله‌ها را برایش سخت کرده بود.

dear wound

زخم شدید

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dear

  1. adjective beloved, favorite
    Synonyms:
    loved close favorite familiar respected treasured precious esteemed darling beloved endeared prized pet doll face intimate cherished
  1. noun beloved person
    Antonyms:

Idioms

dear (or oh dear or dear me)

(حرف ندا حاکی از غم یا نومیدی و غیره) افسوس، هیهات

dear to one's heart

باارزش، ارزشمند، گرانقدر، گرامی، عزیز

for dear life

با کمال جدو جهد، برای جان به‌در بردن

سوال‌های رایج dear

my dear به فارسی چی میشه؟

عبارتِ my dear در زبان فارسی معمولاً به «عزیزم» ترجمه می‌شود و یکی از صمیمی‌ترین و محبت‌آمیزترین شکل‌های خطاب در زبان انگلیسی است. این عبارت برای ابراز علاقه، مهر و نزدیکی به کار می‌رود و بسته به رابطه‌ی بین افراد، می‌تواند معنایی عاشقانه، دوستانه یا حتی خانوادگی داشته باشد. کاربرد آن در مکالمات روزمره، پیام‌ها یا نامه‌ها نشان‌دهنده‌ی اهمیت مخاطب برای گوینده است و معمولاً حس گرمی، آرامش یا دلسوزی را منتقل می‌کند.

در زبان فارسی، بسته به لحن و موقعیت، معادل‌هایی مانند «عزیزم»، «نازنینم»، «محبوب من» یا «دوست‌داشتنی من» می‌توانند جایگزین مناسبی برای my dear باشند.

برای مثال، جمله‌ی "?How are you, my dear" را می‌توان به‌صورت «حالت چطوره، عزیزم؟» یا «خوبی، نازنینم؟» ترجمه کرد. این عبارت در زبان انگلیسی هم در موقعیت‌های گفتاری کاربرد دارد و هم در نوشتار، به‌ویژه در پایان نامه‌ها یا پیام‌هایی که حال‌و‌هوای صمیمانه و عاطفی دارند.

شکل جمع dear چی میشه؟

شکل جمع dear در زبان انگلیسی dears است.

صفت تفضیلی dear چی میشه؟

صفت تفضیلی dear در زبان انگلیسی dearer است.

صفت عالی dear چی میشه؟

صفت عالی dear در زبان انگلیسی dearest است.

ارجاع به لغت dear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dear

لغات نزدیک dear

پیشنهاد بهبود معانی