آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Footprint

ˈfʊtˌprɪnt ˈfʊtˌprɪnt

شکل جمع:

footprints

معنی footprint | جمله با footprint

noun countable

جای پا، رد پا

The hiker followed the footprints through the forest.

کوهنورد ردپاها را در جنگل دنبال کرد.

The child left tiny footprints in the sand.

کودک جای پای کوچکی در شن‌ها گذاشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the escapees' footprints on the coastal sands

جای پای فراریان بر روی شن‌های ساحلی

footprints in snow

ردپا در برف

noun countable

معماری سطح، فضا، جا، ابعاد، مساحت (اشغال‌شده یا مورد نیاز)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The footprint of solar panels on the roof must be calculated carefully.

فضای مورد نیاز پنل‌های خورشیدی روی سقف باید با دقت محاسبه شود.

This machine has a compact footprint, so it fits in small workshops.

این دستگاه ابعاد جمع‌وجوری دارد و بنابراین در کارگاه‌های کوچک جا می‌شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This computer's footprint

مقدار فضایی که این کامپیوتر اشغال می‌کند

noun countable

کسب‌وکار اثر، رد پا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کسب‌وکار

مشاهده

They measured the footprint of the new policy on local businesses.

آن‌ها اثر سیاست جدید بر کسب‌وکارهای محلی را اندازه‌گیری کردند.

Our actions leave a footprint on the community that lasts for years.

اقدامات ما اثری بر جامعه می‌گذارند که سال‌ها باقی می‌ماند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد footprint

  1. noun footmark

سوال‌های رایج footprint

شکل جمع footprint چی میشه؟

شکل جمع footprint در زبان انگلیسی footprints است.

ارجاع به لغت footprint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «footprint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/footprint

لغات نزدیک footprint

پیشنهاد بهبود معانی