امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Spoor

    spɔːr / / spʊr spɔː / / spʊə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun adverb
    ردپا، ردپای کسی را گرفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - an elephant spoor
    - ردپای فیل
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد spoor

    1. noun Evidence of passage left along a course followed by a hunted animal or fugitive
      Synonyms: scent, trail, track, trace, footprint, odor, droppings, trail (of a wild animal)

    ارجاع به لغت spoor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «spoor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spoor

    لغات نزدیک spoor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel