با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Footpad

ˈfʊtˌpæd ˈfʊtpæd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    راهزن پیاده، پای جانور، پهنه پا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد footpad

  1. noun A highwayman who robs on foot
    Synonyms: bandit, brigand, padder, highwayman, mugger, robber, thief, thug, yegg

ارجاع به لغت footpad

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «footpad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/footpad

لغات نزدیک footpad

پیشنهاد بهبود معانی