امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bandit

ˈbændɪt ˈbændɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bandits

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
راهزن، دزد سرگردنه، قطاع‌الطریق، دزد، گول‌زن، استثمارگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Caravan roads were infested with bandits.
- راهزنان در راه‌های کاروان رو غوغا می‌کردند.
- banditry and murder.
- راهزنی و آدم‌کشی.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bandit

  1. noun thief
    Synonyms:
    brigand criminal crook desperado forager gangster gunperson highwayperson hijacker holdup person hooligan marauder mobster outlaw pillager pirate plunderer racketeer raider ravager robber villain
    Antonyms:
    law police

ارجاع به لغت bandit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bandit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bandit

لغات نزدیک bandit

پیشنهاد بهبود معانی