۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Racketeer

ˌrækəˈtɪr ˌrækəˈtɪə

گذشته‌ی ساده:

racketeered

شکل سوم:

racketeered

شکل جمع:

racketeers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

باج‌گیر، اخاذ

The racketeer was apprehended by the authorities.

مقامات باج‌گیر را دستگیر کردند.

The racketeer was sentenced to 10 years in prison.

این اخاذ به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

verb - intransitive verb - transitive

باج‌گیری کردن، اخاذی کردن، از راه باج‌گیری پول به دست آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

he chose to racketeer instead of seeking legitimate employment.

او به جای جست‌وجوی شغل درست و قانونی، باج‌گیری کردن را انتخاب کرد.

The gang leader racketeered.

سرکرده‌ی باند از راه باج‌گیری پول به دست آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد racketeer

  1. noun
    Synonyms:
    criminal crook hood gangster mobster extortionist bootlegger

سوال‌های رایج racketeer

گذشته‌ی ساده racketeer چی میشه؟

گذشته‌ی ساده racketeer در زبان انگلیسی racketeered است.

شکل سوم racketeer چی میشه؟

شکل سوم racketeer در زبان انگلیسی racketeered است.

شکل جمع racketeer چی میشه؟

شکل جمع racketeer در زبان انگلیسی racketeers است.

ارجاع به لغت racketeer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «racketeer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/racketeer

لغات نزدیک racketeer

پیشنهاد بهبود معانی