به قیمت خون، بسیار گران، مبلغ گزاف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The new smartphone costs an arm and a leg.
این گوشیهای هوشمند جدید به قیمت خون آدم هستند!
He realized that traveling abroad would cost him an arm and a leg this year.
او متوجه شد که امسال، سفر به خارج از کشور برایش هزینهی بسیار زیادی در بر خواهد داشت.
They love dining out, but the prices at that restaurant are an arm and a leg.
آنها عاشق خوردن غذا در بیرون هستند، اما قیمتهای آن رستوران بسیار گران است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «an arm and a leg» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/an-arm-and-a-leg