امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خوب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای ویژگی دلخواه، بی‌عیب و نقص، نیکو، به

فونتیک فارسی

khoob
صفت
good, nice, O.K., bene-, ben-, euph, a good child

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- یک کتاب خوب

- a good book

- رفتار او خوب است

- his behavior is good
شفایافته، درمان‌یافته، سالم

فونتیک فارسی

khoob
صفت
well, in good health, healthy, recovered

- او خوب است

- she is in good health

- پدرش مریض بود ولی اکنون خوب است

- his father was ill but now he is well
(جمع: خوبها، خوبان) چیز یا آدم خوب یا زیبا

فونتیک فارسی

khoob
اسم
the good, the beautiful, good thing(s) or person(s)

- از خوبان تقلید کن

- imitate the good (people)

- کودک خوب و بد سرش نمی‌شود

- a baby does not understand good and evil
به طور نیکو، به روش خوب

فونتیک فارسی

khoob
قید
well, in a good way, satisfactorily, nicely

- جواد خوب رانندگی می‌کند

- Javad drives well

- پروانه خوب سخنرانی کرد

- Parvaneh lectured nicely
آری، قبول دارم، باشد، خب

فونتیک فارسی

khoob
قید
good, O.K., well, fine, now

- خوب، حالا دیگر بس است!

- O.K., it is enough now!

- خوب دیگر چه گفت؟

- well, what else did she say?
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خوب

ارجاع به لغت خوب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خوب

لغات نزدیک خوب

پیشنهاد بهبود معانی