فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Blogger
ˈblɒɡər
ˈblɒɡə
شکل جمع:
bloggersمعنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
B1
وبلاگ‌نویس، نویسنده‌ی وبلاگ، تارنویس، نویسنده‌ی تارنگار
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Each blogger has a unique style and voice.
هر وبلاگ‌نویس سبک و لحن منحصربه‌فردی دارد.
The blogger received many comments on her latest post.
این تارنویس در آخرین پست خود نظرات بسیاری را دریافت کرده بود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
The Iranian blogger shared her travel adventures online.
وبلاگ‌نویس ایرانی ماجراهای سفر خود را به‌صورت آنلاین به اشتراک گذاشت.
مترادف و متضاد blogger
-
noun an individual who creates and manages a blog, which is a type of website or online platform where they regularly post content, such as articles, opinions, stories, or multimedia
ارجاع به لغت blogger
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «blogger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blogger
لغات نزدیک blogger
- - bloemfontein
- - blog
- - blogger
- - bloke
- - bloke core