شکل نوشتاری دیگر این لغت: outdoors
بیرون، بیرونی، بیرون از خانه
I love spending time in the outdoor garden, tending to my plants.
من عاشق گذراندن وقت در باغچهی بیرونی و مراقبت از گیاهانم هستم.
They installed new lighting for their outdoor patio area.
آنها روشنایی جدیدی را برای محوطهی حیاط بیرونی خود نصب کردند.
در فضای باز، در هوای آزاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an outdoor concert
کنسرت در هوای آزاد
The outdoor cafe was buzzing with customers.
کافه در هوای آزاد پر از مشتری بود.
(علاقهمند به فعالیت در) فضای باز، هوای آزاد (معمولاً فعالیت ورزشی)
Her passion for outdoor activities led her to explore new hiking trails.
اشتیاق او به فعالیت در فضای باز او را به کشف مسیرهای پیادهروی جدید سوق داد.
She enjoys many outdoor activities, such as hiking and cycling.
او از بسیاری از فعالیتهای فضای باز مانند پیادهروی و دوچرخهسواری لذت میبرد.
ورزشهای هوای باز، ورزشهای هوای آزاد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «outdoor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outdoor