با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Paternal

pəˈtɜrːnl pəˈtɜːnl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    پدری، پدرانه، دارای محبت پدری، از پدر
    • - paternal love
    • - عشق پدرانه
    • - He greeted us with a paternal smile.
    • - با لبخندی پدرانه به ما خوشامد گفت.
    • - a paternal farm
    • - مزرعه‌ی پدری
    • - a paternal grandfather
    • - پدر بزرگ پدری (پدر پدر)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد paternal

  1. adjective fatherly
    Synonyms: benevolent, concerned, fatherlike, patrilineal, patrimonial, protective, solicitous, vigilant
    Antonyms: maternal

ارجاع به لغت paternal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paternal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paternal

لغات نزدیک paternal

پیشنهاد بهبود معانی