آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Effeminate

ɪˈfemənət ɪˈfemənət

صفت تفضیلی:

more effeminate

صفت عالی:

most effeminate

معنی effeminate | جمله با effeminate

adjective noun countable

(مرد) زن‌صفت، زن‌منش، زنانه، شبیه به زن

His effeminate mannerisms caught everyone’s attention at the party.

رفتارهای زنانه او در مهمانی توجه همه را به خود جلب کرد.

a male homosexual with effeminate mannerisms

مرد هم‌جنس‌گرای زن‌منش

adjective

ضعیف، سست، بی‌رنگ، ناتوان، پست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Critics labeled the film's protagonist as effeminate.

منتقدان قهرمان فیلم را ضعیف خطاب کردند.

effeminate art

هنر پست

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد effeminate

  1. adjective having female qualities
    Antonyms:

سوال‌های رایج effeminate

صفت تفضیلی effeminate چی میشه؟

صفت تفضیلی effeminate در زبان انگلیسی more effeminate است.

صفت عالی effeminate چی میشه؟

صفت عالی effeminate در زبان انگلیسی most effeminate است.

ارجاع به لغت effeminate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effeminate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/effeminate

لغات نزدیک effeminate

پیشنهاد بهبود معانی