بزرگمنش، بلندنظر، پایبند به اصول اخلاقی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The high-minded professor encouraged his students to think critically.
این استاد بلندنظر شاگردانش را به تفکر انتقادی تشویق میکرد.
The high-minded politician vowed to prioritize social justice and equality in her policies.
این سیاستمدار پایبند به اصول اخلاقی قول داد که عدالت اجتماعی و برابری را در اولویت سیاستهای خود قرار دهد.
قدیمی مغرور، پرفیسوافاده، متکبر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The high-minded author believed her writing was far superior to others and refused to take criticism.
این نویسندهی مغرور معتقد بود که نوشتههایش بسیار برتر از دیگران است و از پذیرش انتقاد خودداری میکرد.
The high-minded professor spoke in convoluted language and made his lectures difficult to understand
این استاد پرفیسوافاده به زبان پیچیدهای صحبت میکرد و درک سخنرانیهایش را دشوار میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «high-minded» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/high-minded