صفت تفضیلی:
more conscientiousصفت عالی:
most conscientiousباوجدان، وظیفهشناس، موشکاف، امین، درستکار، دارای وجدان کاری، دقیق، کوشا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is very conscientious in his work.
او در کارش بسیار باوجدان است.
a conscientious reader
خوانندهی موشکاف
Sarah is a conscientious student who always completes her assignments on time.
سارا دانشآموز کوشایی است که همیشه تکالیفش را به موقع انجام میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conscientious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conscientious