(مستلزم دقت و زحمت و رنج زیاد) دقیق، جهدآمیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a most painstaking worker
یک کارگر بسیار دقیق و کوشا
a painstaking work
کار مستلزم جد و جهد
a painstaking investigation
بازرسی دقیق
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «painstaking» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/painstaking