فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Undignified

ʌnˈdɪɡnəfaɪd ʌnˈdɪɡnɪfaɪd

صفت تفضیلی:

more undignified

صفت عالی:

most undignified

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ناشایست، ناپسند، وقیح، مفتضح، فضاحت‌بار، خجالت‌آور، نامحترمانه، مفتضحانه، وقیحانه

His behavior at the party was undignified and embarrassing.

رفتار او در مهمانی ناشایست و خجالت‌آور بود.

His undignified response to criticisms surprised his colleagues.

پاسخ غیرمحترمانه‌ی او به انتقادات، همکارانش را شگفت‌زده کرد.

adjective

نامحترم، جلف، سبک، بی‌نزاکت، بی‌وقار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

An undignified man like him should not be in a position of authority.

چنین مرد بی‌وقاری نباید در موضع قدرت باشد.

He's one of the most undignified people I've ever seen in my life.

او یکی از نامحترم‌ترین آدم‌هایی است که در تمام عمرم دیده‌ام.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت undignified

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undignified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/undignified

لغات نزدیک undignified

پیشنهاد بهبود معانی