فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Undirected

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    هدایت‌نشده، رهبری‌نشده، راهنمایی‌نشده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد undirected

  1. adjective Aimlessly drifting
    Synonyms: adrift, afloat, aimless, directionless, planless, rudderless

ارجاع به لغت undirected

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undirected» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undirected

لغات نزدیک undirected

پیشنهاد بهبود معانی