امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Undifferentiated

    ˌʌndɪfəˈrenʃieɪtɪd ˌʌndɪfəˈrenʃieɪtɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    یکدست، یکپارچه، یکنواخت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد undifferentiated

    1. adjective Alike
      Synonyms:
      similar not differentiated not distinguished alike
    1. adjective Not differentiated
      Synonyms:
      uniform
      Antonyms:
      differentiated

    ارجاع به لغت undifferentiated

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «undifferentiated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undifferentiated

    لغات نزدیک undifferentiated

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return