با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Open-and-shut

ˈəʊpnəndˈʃʌt ˈəʊpnəndˈʃʌt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
واضح، بارز، آشکار، مبرهن، اظهرمن‌الشمس (که تصمیم‌گیری درباره‌ی آن آسان است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- an open-and-shot case
- پرونده‌ی قضایی آشکار (که رسیدگی به آن آسان است)
- The answer to the riddle was open-and-shut.
- پاسخ معما مبرهن بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد open-and-shut

  1. adjective pretty much decided
    Synonyms: apparent, assured, cinched, clear, clear as a bell, clear-cut, conclusive, cut and dried, distinguishable, easy, evident, explicit, glaring, guaranteed, iced, in the bag, indisputable, nailed down, obvious, ordinary, plain, routine, self-evident, self-explanatory, sewn up, simple, straightforward, undeniable, undisguised, unmistakable

ارجاع به لغت open-and-shut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «open-and-shut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/open-and-shut

لغات نزدیک open-and-shut

پیشنهاد بهبود معانی