با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Guaranteed

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    guarantees
  • وجه وصفی حال:

    guaranteeing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تضمینی، حتمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a guaranteed annual wage
- حقوق سالانه‌ی تضمینی
- a guaranteed loan
- وام تضمینی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guaranteed

  1. adjective made certain
    Synonyms: affirmed, approved, ascertained, assured, attested, bonded, certified, confirmed, endorsed, for a fact, for sure, have a lock on, insured, on ice, pledged, plighted, protected, sealed, secured, sure, sure enough, sure-fire, warranted
    Antonyms: indefinite, insecure, uncertain, unsure

Collocations

ارجاع به لغت guaranteed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guaranteed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guaranteed

لغات نزدیک guaranteed

پیشنهاد بهبود معانی