امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Guild

    ɡɪld ɡɪld
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      guilds

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    رسته، صنف، انجمن، اتحادیه، محل اجتماع اصناف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The Actors Guild of America
    - انجمن هنرپیشگان آمریکا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد guild

    1. noun association, fellowship
      Synonyms:
      organization group society union company club league order federation profession interest group trade fellowship corporation lodge sodality

    ارجاع به لغت guild

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «guild» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guild

    لغات نزدیک guild

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه